من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین! چرا نگاه می کنی؟ تنها ندیده ای؟ به من نخند من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…

گرمترین بو تو دنیا

گرمیه بوی اعتماد است

قربانه شانه هایی و اغوشی برم که

بوی اعتمادش وجود ادمو سرشار از ارامش میکنه

هیچ وقت نباید به اجبار خندید !


گاهی بــاید تا نهایت آرامش گــریه کرد …


لبخـــــند بعد از گریه ؛


از رنگــــین کمــــآن بعد از بـــآران هم زیبـــاتره

شبها زیر دوش اب سرد رها میکن بغض زخم هایم را در حالی که همه می گویند:

خوش بحالش چه زود فراموش کرد....

وبلاگ جالبی داری خوشحال میشم لینکم کنی

گاهی


نیاز داری به یه اغوش بی منتـ


که تورو فقط و فقط واسه خودت بخواد


که وقتی تو اوج تنهایــ هستی


با چشماش بهت بگه:


هستم تا ته تهش! هستی..؟؟

عزیزم لینکی

آآآآآآآآآآآآآآآآه زیبا بود...
به منم سر بزن البته قبلنا تشریف میاوردین ولی الان افتخار نمیدین
منتظرم

بهـتر از جمله "دوســـــــت دارم" ؛ جملـــه " بهـت اعـتماد دارمـــــــه "

هر کســـــی میتـونه هـر کـی رو دوسـت داشـته باشـه ،

ولی به هـــــر کسی نـمیشـــــــه اعتمــــــاد کــــرد ... !!!

تموم کوچه ها تاریکن اینجا

تموم آرزوها دست بادن

من از این آدمک ها ناامیدم

که چشمای منو به گریه دادن

کفش ها چ عاشقانه هایی با هم دارند.
یکی که گم میشود دیگری محکوم به اوارگی است

نفهم!

ﺑﻔﻬﻡ...

ﺍگه ﺗلاﻓﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،

ﻧَﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ...

ﺍگه ﺗلاﻓﯽ ﮐﻨﻢ!

ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﯽ

ﮐﻪ ﺑﻪ " ﺗ♥ﻮ " ﮔﻔﺘﻢ

ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻣﯿﺸﻪ...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻪ.......

حــــواست بـہ دلت باشد . . .

آن را هـ ــر جایــ ـی نگــذار!

ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .

بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد

جـای صـــندوق پـست آنــ ــرا در سطل آشـــــغال مے اَندازند !

و تــو خوب مـیـــدانے دلے که اَلمثنے شد!

دیــگر دِل نمـیشود. . .

شب است... کلنجار میروم باخودم، بادلتنگی هایم، باقلب له شده ام، باغرور شکسته ام...

سراغش رابگیرم؟!!! نگیرم؟!! بگیرم؟؟!!! نگیرم؟!!!

دیرموقع است دل رابه دریا میزنم

"مشترک مورد نظر در حال مکالمه میباشد"

پرنده ای نفرین شده ایم

که سهممان از پریدن

تنها در بازی کلاغ پر است…

اینجا فقط تو را از نوشته هایت ” می بینند “…

درست دیده ای ، فقط “خوانده” میشوی بی آنکه بشناسند تو را ...