اس خداحافظی
هنوز دلخوشم به، سکوت که میکنم میگویی خــــداحافظ ! لطفا دیگر سکوت هایـــــــم را تفسیر نکن اگر می توانستی معنی آن هـــــــا را بفهمی که، کارمان بــــــه خداحافظی نمی کشید ... از ما که گذشت ! برای خداحافظی نیا ... وداع آخرم با تو وداعم با نفس هامه / ببین نزدیکه ویرون شم ، رفیقم قلب تنهامه گفتی "بخند" .... گفتم " نگاه کن" خدا را دوست دارم فانوس شب وداع ، با هر سوسو / می گفت که آن کوچه ی رویایی کو او بود و کمی شعر و هوایی ابری / امرو نه ابریست ، نه شعریست ، نه او !
“خدا نگهدارش”
اگر نمیخواست برگردد؟
اصراری نبود که خدا مرا نگه دارد!
اما ....
اگر در سرت "هوای خداحافظی" داشتی ،
از همان ابتدا ... سلامی نکن ؛
لطفاً ... !!!
اگر می خواهی بروی ، بی خبر برو ...
می گویند آدم ها تا چیزی را به چشم نبینند ، باور نمی کنند
یه دریا تو چشام دارم ، شبم سر ریز بارونه / بدون تو کسی جز من ، کنار من نمی مونه
گفتی" بگو " ....گفتم "بشنو"
گفتی "عاشق شو" ..... گفتم "حس کن"
گفتی "ثابت کن" .... گفتم "لمس کن"
گفتی "گریه کن" .... گفتم "بزن"
گفتی " برو " ....گفتم ... "خدا نگهدار"
ببین !
همیشه حرف ، حرف تو بوده!
حافظ را هم
ولی خداحافظ را نه !
نظرات شما عزیزان: