یـﮧ آرامــش ...

یـﮧ آرامــش ...

 

خستـــــــــــــــــــــــــــــــه شدم!

دلـــــم خیلـــے گرفتـــﮧ!

یـﮧ آرامــش واقعـــے ...

و یـﮧ خنـــــده از تَـﮧ دِل میخــــواد!

آرامشـــے ڪـﮧ بـَعدشْ طوفـــانے دَر ڪــــار نـَباشِـــﮧ ...

خـَنـــــدﮧ اے ڪـــه بعدش بغـــض و گریــــﮧ جـاشـو نگیــــره!

 



نظرات شما عزیزان:

mahtab
ساعت12:38---17 تير 1393

دیگراز این شهــر…
میخــواهم سفــر کنــم…
چمــدانم را بسته ام…
اگر خـــدا بخواهــد امــروز میـــروم…
نشسته ام منتظــر قطـــار…
اما نه در ایستـــگاه…
روی ریــل قطــار …


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت19:18---11 تير 1393
حـرف تــازه ای نـدارم …

فقـط ….

خـزان در راه اسـت …

کلاه بگـذار ســر خـاطــراتی که یـخ زده اند ،

شـاید یـادت بیـافتد …

جیب هـایت را …

وقتـی دست هـایم مهمـانشـان بـودنـد …


رز سیاه
ساعت17:52---10 تير 1393
کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که می توانستم چرخ و فلک دنیا را به کام تو بچرخانم


سارا
ساعت21:40---7 تير 1393
خیلـــ ـــی وقــــــت اســــــت ...


کــــــه " بــــــی تابــــــم "


" دلـــ ـــم " تــــــاب میخواهــــــد ...!


و یــــــک هُــ ــــلِ محکــــــم ...


کــــــه دلـــ ـــم " هــُـــرّی " بــــــریــــــزد پاییــــــن ;

هــــــرچــــــه در خـــ ـــودش تلنبــــــار کــــــرده را .....


علی دهقان
ساعت18:34---6 تير 1393
ولش کردم و رفتم !!

نه اینکه دوستش نداشتم..نه !!

ازنخودی بودن متنفرم..،!


علی دهقان
ساعت1:16---6 تير 1393
دو تا چیز دل آدمو خیلی زود می زنه حواست باشه یکی شیرینی که شیرینیش بیش از اندازه باشه یکیش هم عشقی که ابراز عشقش بیش از اندازه باشه پس خیلی مواظب باش ...

نازنین
ساعت23:32---3 تير 1393
روزی فراموشت خواهم کرد که عقلم خاموش نفسم قطع...روحم در آسمان و تنم زیر خاک باشد سلام گلم اپمممممممم

شیرین عسل
ساعت11:10---27 خرداد 1393
حال من خوب است اما با تو بهتر می‌شوم‌

آخ‌... تا می‌بینمت یک جور دیگر می‌شوم‌

با تو حس شعر در من بیشتر گل می‌کند

یاسم و باران که می‌بارد معطر می‌شوم‌

در لباس آبی از من بیشتر دل می‌بری‌

آسمان وقتی که می‌پوشی کبوتر می‌شوم‌

آنقَدَرها عاشق هستم تا بمانم پای تو

می‌توانم مایه‌ی ـ گهگاه‌ـ دلگرمی شوم‌

میل‌، میل توست‌، امّا بی تو باور کن که من‌

در هجوم بادهای سخت‌، پرپر می‌شوم


بهزاد
ساعت20:52---25 خرداد 1393



تنها بودن ، قدرت ميخواهد...


و اين قدرت را کسي به من داد که روزي ميگفت تنهايت نمي گذارم..


شیرین عسل
ساعت18:02---25 خرداد 1393
من سکوت خویش را گم کرده ام!
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من؛که خود افسانه می پرداختم،
عاقبت افسانه ی مردم شدم!

ای سکوت، ای مادر فریادها ،
ساز جانم از تو پرآوازه بود،
تا در آغوش تو ،راهی داشتم،
چون شراب کهنه ،شعرم تازه بود

در پناهت برگ و بار من شکفت
تو ومرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ،ای مادر فریادها!

گم شدم در این هیاهو ،گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من؟
گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من


ترلان
ساعت0:54---24 خرداد 1393
به سلامتی اون پسری که تو خیـــابون، رفیقش گفتـــــ:اونجـــا رو نــیگا...

گفتــــ : رفیـــق تــــو کـــه مــیدونی بــــه عـ ـشـ ـقـ ـم قـــول دادم چـــشم چــرونی نـــکنم...

رفیقـــش گـــفت: اون کیـــه بـــا عشقت ؟ ؟ ؟ !


بهزاد
ساعت12:24---22 خرداد 1393


مــــن از تمام آسمـــان...یک باران میخواهــــــــم....
و از تمـــام زمیــــن...یک خیابـــــان....
و از تمام تـــــــــــو....یک دســـــت...!!! که قفل شــــود در دست مــــــن..!!!


mamad7
ساعت21:38---21 خرداد 1393


بهزاد
ساعت20:23---21 خرداد 1393
دلم خیلی گرفته.....یه آرامش واقعی.....ویه خنده از ته دل میخواد

key1 :\'(
ساعت17:41---21 خرداد 1393
نگو بار گران بودیم و رفتیم… این که دلیل محکمی نیست… بگو با دیگران بودیم و رفتیم…
ــــــــــــ

خیلــــــی زیبــــــــا بووود آبجـــــی لــــااااایـــک


mar♥jan
ساعت17:06---21 خرداد 1393
درد دارد …وقتی همه چیز را می دانی …و فکر می کنند نمی دانی …و غصه می خوری که می دانی …و می خندند که نمی دانی …...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در چهار شنبه 21 خرداد 1393برچسب:, ساعت 11:39 AM توسط [̲̅a̲̅][̲̅t̲̅][̲̅e̲̅][̲̅f̲̅][̲̅e̲̅][̲̅h̲̅] |